بهشت خزر که مازندران شهر ما یاد باد / همیشه بر و بومش آباد باد
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
صفحه قبل 1 صفحه بعد تـــو نادیده می گیری
صفحه قبل 1 صفحه بعد
تقصیر من است اینکه، کم می آیی هر گاه شدم اسیر غم می آیی... این جمعه و جمعه های دیگر حرف است آدم بشوم؛ سه شنبه هم می آیی!!!!
منبع:یک گیله مرد صفحه قبل 1 صفحه بعد دریای گیلان، مازندران، قزوین، خزر، هیركان، بحرالسكون، باب الابواب، خوارزمی، آبسکون، كاسپین... شما کدام اسم را برای نامیدن دریای شمال کشور ترجیح می دهید؟ بزرگترین دریاچه دنیا به اندازه گستردگی اش اسم و لقب و شناسه دارد! 35 اسم متفاوتی که البته هیچ کدام به اندازه خزر، مازندران و کاسپین به گوش امروزی ها آشنا نیستند. * دریای کاسپین: این نام در بسیاری از زبانهای جهان برای اشاره به این دریاچه بهکار میرود و نام بین المللی این دریاچه است. کاسپین خود از نام قوم آریایی کاسپی (یا کاسّی) گرفته شدهاست که ابتدا در کرانههای غربی تا جنوب غربی آن ساکن بودهاند و به تدریج تا کرانه های جنوبی آمدند. پژوهش های جدیدی که درباره ژنتیک مردمان ساکن جنوب این دریا شده، گواهی بر این ادعاست که مردمان مازندران و گیلان از نوادگان قوم آریایی کاسپی هستند. واژه «كاسپین» نه تنها ریشه انگلیسی ندارد، بلکه نامی کاملا فارسی است!
* دریای خزر: خزر نام قومیست که غارتگر ،وحشی، ستیزه جو ، بی رحم و غیر ایرانی بودند.خزرها قومی بودند که در بخش میانی و جنوبی رود ولگا زندگی می کردند و در دوران انوشیروان عده ای از آنها به شمال قفقاز مهاجرت کرده و در این منطقه ساکن شدند؛ منطقه ای که اتفاقا فاصله زیادی هم با دریای شمالی ایران داشته است! این قوم که اوایل زندگی شبانی و كوچی داشت، بعد از مدتی دین یهود را پذیرفت اما آشنایی با این دین هم مانع از ادامه خوی نامتمدن و وحشیگر آنها نشد. آنها مرتب به غارتگری و چپاول اقوام مجاور می پرداختند و خسارتهای فراوانی به ساسانیان وارد آوردند. بنای استحکامات بزرگی چون شهر در بند یا (باب الابواب) در شمال قفقاز در عهد ساسانیان ، که برای جلوگیری از تجاوزگریها و ویرانگریهای خزران صورت گرفت، هنوز پا برجاست. رواج امروزی دریای خزر به طور کلی به زمان اشغالگری روسها در دوره قاجاریه و کوتاه سازی دست ایرانیان از این دریا برمی گردد. (منبع: کتابخانه دیجیتالی دید). به نظر شما کدام نام مناسب دریای شمال کشور عزیزمان ایران است؟ آیا بهشت خزر نام مناسبی برای این وبلاگ هست؟؟ بهتر نیست آدرس و عنوان این وبلاگ را به نامی که سزاوار این دریا است تغییر دهم؟خوشحال میشم نظر بدید. صفحه قبل 1 صفحه بعد
بقیه عکسها در ادامه مطلب
صفحه قبل 1 صفحه بعد
بقیه شهرستانها در ادامه مطلب
صفحه قبل 1 صفحه بعد مشاهده بقیه عکسها در ادامه مطلب صفحه قبل 1 صفحه بعد پل دوازده چشمه بندپی بابل منطقه شورچال گلوگاه کاخ شاپور تپه باستانی گردکوه قائم شهر دخمه سنگی کافرکلی بقعه شمس آل رسول خانه کلبادی ساری مشهد میر بزرگ هتل قدیم رامسر قلعه لاجیم در سوادکوه میدان ساعت ساری چشمه عمارت بهشهر پل محمد حسن خان برج آرامگاهی امامزاده طاهر مطهر کجور قلعه ملک بهمن برج آرامگاه سه سید میرحیدر آملی برج رسکت کاخ مرمر مسجد جامع آمل فرح آباد برج باوند
توضیحات در ادامه مطلب
صفحه قبل 1 صفحه بعد نیما یوشیج رضا شاه محمدولی تنکابنی خسرو سینایی امیر پازواری محمد طالب آملی سید عبدالحسین مختاباد استاد فرهنگ شریف مسلم بهادری پرویز ناتل خانلری اسپهبد مرزبان میرزا احمد خان مشیرالسلطنه عبدالله موحد امامعلی حبیبی بهداد سلیمی احمد کشوری علی اکبر شیرودی شیخ فضل الله نوری
توضیحات در ادامه مطلب صفحه قبل 1 صفحه بعد امام زاده عبدالحق
توضیحات در ادامه مطلب صفحه قبل 1 صفحه بعد
مازندران از فرهنگ و تمدن بسیار کهن و اصیل آریایی برخوردار است و به دلیل داشتن این تمدن باستانی و دیرینه مراسمهای باستانی و به دلیل علاقه به دین و مذهب مراسم مذهبی بس با شکوهی در این دیار کهن برگزار میگردد، پس از گرویدن مردم آن به اسلام، برخی از مراسم باستانی بسته به فرهنگ مردمان مختلف مازندرانی با آداب اسلامی در آمیخته و بنا بر این شیوه اجرای آن در هر روستا با روستای دیگر متفاوت است.
صفحه قبل 1 صفحه بعد تصاویری زیبا از مناظر طبیعی مازندران را در ادامه مطلب ببینید. صفحه قبل 1 صفحه بعد در هر دورهاي از زمان و هر جا كه ارادهاي توانا به منصه ظهور ميرسد، در پي آن شگفتيها پديد ميآيد.
تصاویر پل ورسک در ادامه مطلب صفحه قبل 1 صفحه بعد شهرستان فِرِیدونکِنار یکی از شهرستانهای ساحلی استان مازندران است که بین بابلسر و محمودآباد قرار گرفته و از طرف جنوب، به شهرستان آمل متصل است. صفحه قبل 1 صفحه بعد تالاب بزرگی در جنوبشرقی شهر فریدونكنار قرار دارد كه با گردهم آمدن مجموعه متنوعی از گیاهان و جانوران آبزی، به یكی از غنیترین اكوسیستمهای تالابی شمال كشور تبدیل شده است. در اهمیت این تالاب 5400 هكتاری همین بس كه نادرترین موجود زنده ایران، زمستانها را در این تالاب میگذراند.
صفحه قبل 1 صفحه بعد
اگر قصد سفر به این منطقه را دارید پرندگان نادر و زیبای دیگری را هم میتوانید در آنجا ببینید؛ از انواع غاز، مرغابی، قو، باكلان، پرلا، كشیم وحواصیل گرفته تا پلیكان، قرهغاز، شاهین، عقاب دریایی و عقاب شاهی. به خاطر داشته باشید كه بیشتر این پرندگان مهاجر زمستانی هستند و تابستان را در جایی دیگر میگذرانند.اگر تابستان به منطقه بیایید بیشتر تالاب تبدیل به شالیزار شده و میتوانید ازطبیعت سبز منطقه لذت ببرید، اما خبری از پرندگان مهاجر نیست. هر سال نزدیك به 3میلیون پرنده از سیبری به ایران میآیند كه حدود یك میلیون بال از آنها در استان مازندران اقامت میگزینند و حدود 100 هزار بال سهم تالاب فریدونكنار است كه بیشترآنها از انواع مرغابی هستند.
صفحه قبل 1 صفحه بعد استان مازندران با 24091 کیلومترمربع مساحت و 2603008 نفر جمعیت و از شمال به دریای خزر از مغرب به استان گیلان و از جنوب به استانهای سمنان و تهران و از شرق به استان گلستان محدود است.
استانی كه امروز با نام «مازندران» كرانه های جنوبی باختر را در بر گرفته است دارای پیشینه های تاریخی كهنی است و در طول تاریخ و اعصار نام های مختلف و گوناگون داشته است. از اقوام اصلی این سرزمین در گذشته های دور «آماردها» و «تپوری ها» بودند و نام این سرزمین یعنی «تپورستان» ماخوذ از نام قوم «تپور» است. بعدها، با حمله اعراب مسلمان «تپورستان» تغییر نام یافت و این نام تا قرن ششم و هفتم هجری قمری پیوسته معرف منطقه ای بود كه تقریباً با محدوده فعلی مازندران منطبق است. واژه «مازندران» نیز بر اساس مدارك و شواهد موجود قدمت دیرینه ای دارد. در مورد وجه تسمیه مازندران نظرات متفاوتی وجود دارد كه در اینجا به نقل دو مورد از آنها می پردازیم. واژه ریشه مازندران را «موزندرون» می داند كه «موز» نام كوهی است و چون این سرزمین درون كوه موز واقع بود به این اسم شهرت یافته است. معتقد است كه نام مازندران از سه جزء تشكیل شده است : نخست ؛ «مز» به معنی بزرگ، دوم ؛ «ایندر» نام یكی از پروردگاران آریایی است كه در دین مزدینا از دیوها شمرده شده و نام این دیو در اوستا «ایندرا» و در پهلوی «آندر» آمده است. سوم ؛ الف و نون پسوندی كه در ساختن نام جاهای بسیار بكار رفته است. درباره تاریخ باستانی استان مازندران اطلاع زیادی دردست نیست و اساساً وضع اقلیمی آن اجازه نمیدهد ابنیه وآثار معماری پایدار بمانند. درجلگه های ساحلی مازندران آثار معتبری از ادوار قبل از اسلام به دست نیامده و حتی از شهرهای معتبر صدر اسلام ( دوره پادشاهان تبرستان و دیلم ) هم به جز آمل و ساری یادگاری بجا نمانده است. بعداز غلبه آریایی های مهاجم و مهاجرت بومیان، ساكنان جدید پس از مدتها ظاهراً زیرفرمان هخامنشیان قرار گرفتند. دركتیبه بیستون سرزمین مازندران به نام ’’پشتخوارگی‘‘ ودر اوستا ’’پزشخوارگر‘‘ آمده است و به نظر می رسدكه مازندران جزو قلمرو اشكانیان بوده است. هم زمان با فتوحات مسلمانان از سلسله های پادوسبانان، آل باوند و افراسیابیان نام برده شده است كه در تبرستان یا قسمتی از آن حكومت می كرده انـد و استقلال نسبی داشته اند. مورخان درباره اولین حمله مسلمین به تبرستان وحدت نظر ندارند. بنابه قول عده ای از نویسندگـان در سال 30 هجری قمری ـ زمان خلافت عثمان ـ اولین بار سعد بن عاص حاكم كوفه در صدد فتح تبرستان برآمد و سرانجام سواحل تبرستان، رویان و دماوند را به تصرف خود درآورد. در زمان مروان بن محمد(132ـ 126 هـ .ق) آخرین خلیفه بنـی –امیه، اهالی تبرستان علیه حكام عرب سر به شورش برداشتند. دردوره خلافت ابوالعباس سفاح (136 ـ132 هـ .ق) ـ اولین خلیفه عباسی ـ یكی از عاملان وی رهسپار تبرستان شد و با اهالی آن منطفه از طریق صلح و مدارا كنارآمد، لیكن دردوره ـ خلافت ابوجعفر منصور (158 – 136 هـ . ق) ـ دومین خلیفه عباسی مردم تبرستان برای چندمین بار سر بـه شــــــورش برداشتند. سرانجام تبرستان كاملاُ تحت اطاعت اعراب درآمده ولی بعد ازآن نیز در سرزمین تبرستان مانند سابق، مسكوكاتی باخط پهلوی ضرب شد. سرانجام درسال 167 هجری قمری ’’ونداد هرمز لا‘‘ سلسله مستقلی در تبرستان تأسیس كرد. درقرن چهارم و پنجم هجری، تبرستان میدان كشمكش سلسله آل زیار و آل بویه از یك طرف و سامانیان و غزنویان ازطرف دیگر شده بود، اغلب اوقات تبرستان تحت اداره آل زیاربود. درسال 426 هجری قمری، سلطان مسعــود غزنـــوی ازطریق گرگان وارد تبرستان شد و صدمات و خسارات جانی و مالی زیادی به اهالی آن سامان وارد آورد. هنوز این خرابه ـ ها ترمیم نشده بود كه طغرل اول مؤسس سلسله سلجوقی به گرگان وتبرستان حمله ورشد ودرسال 606 هجری قمــــری تبرستان ازجمله ’’كبود جامه ‘‘ به دست سلطان محمد خوارزمشاه افتاد و اسپهبد كبودجامه به نام ’’ركن الدین كبودجامه ‘‘ و فرزندانش به دست سلطان محمد خوارزمشاه اسیر شدند. زمانی كه سلطان محمد خوارزمشاه از نبرد با سپاهیان مغول فــرار می كرد، ركن الدین ، مغولان را به جایگاه سلطان محمد هدایت كرد و به اثر این خوش خدمتی، از طرف مغولان به حكومت كبود جامه رسید و سرانجام توسط تیموریان بساط حكمرانی آنها نیز برچیده شد. بعد از درگذشت امیرتیمور ، ســــادات ـ مرعشی با كسب اجازه از شاهرخ میرزا (850 – 807 هـ . ق ) به مازندران برگشتند و به عنوان باج گزار این نواحی سلطنت كردند. سرانجام در زمان سلطنت شاه عباس اول به طور كلی قدرت سادات مرعشی از بین رفت. پس ازبرچیده شدن بساط حكومت ملوك الطوایفی تبرستان كه تا سال 1006 هجری قمری ادامه داشت، این منطقه تحت نظارت شاه عباس اول و سلاطین بعدی سلسله صفوی تأمین قرار گرفت. شاهان صفوی درطول هرسال به كرات به عنوان شكارویا پس ازاحـداث فرحآباد جهت استراحت به این منطقه سفرمی كردند. نادرشاه افشار برای مقابله بادشمنان به ویژه دشمنان شمالی وروس هـا، درمازندران یك كارخانه كشتی سازی دایركرد و به رونق هرچه بیشتر منطقه افزود. ازدوره فتحعلی شاه قاجار، به منطقه سـرسبز و زیبا و دل انگیزمازندران ، به عنوان یك منطقه استراحتی ـ تفریحی توجه گردیده و ناصرالدین شاه طی دوسفر دستور تعمیر راه ها و كاروان سراها را صادر كرد. دردوران سلطنت پهلوی منطقهْ مازندران مانند سایرمناطق كشور از راههای ارتباطی برخوردار شد و به علت شرایط محیطی و آب وهوای معتدل ، چشم اندازهای زببا و نزدیكی اش به تهران ، محل استراحت و تفریح قسمت اعظم مردم كشور شد.
صفحه قبل 1 صفحه بعد |
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تمامی حقوق این وبلاگ متعلق به اما هسه کپی بیتن با ذکر امه نام و نشون اشکال ندارنه.شمه خنا بدون |